می گوید ما تمام آرایش مان یک سرخاب بود؛ آن هم وقتی که عروس می شدیم یا عروسی می رفتیم، تازه چه قدر خجالت می کشیدیم از شوهر و بچه هامان! حالا یک دختر ۱۴، ۱۵ ساله هم کلی رنگ به خودش می زند و پسرها هم حتی... سرش را تکان می دهد؛ از آن تکان هایی که یعنی اصلا نمی توان حرف اش را زد، نگاهی به بیرون می اندازد و دوباره می گوید: «موهای شان را چه طوری که دیگر درست نمی کنند...

چند قلم که به خودشان نمی مالند . آخر کسی نیست به آنها بگوید برای چه؟ شما که جوانید و خوشگل، بدتر خودتان را با این کارها زشت می کنید که!» زمان او گذشته، جوان های دوران او، به قول خودش، اگر یک ذره سرخاب به صورت شان بود، وقتی نگاه شان به کسی می افتاد، آن قدر سرخ و سفید می شدند که سرخاب شان معلوم نبود اصلا. مردها هم که اصلا و ابدا. اما زمانه عوض شده انگار. آدم ها عوض شده اند. جوان ها فرق کرده اند. اما هر فرقی را نمی توان به حساب زمان و مکان گذاشت. وقتی سر برمی گردانی و می بینی خیلی از جوان های اطراف ات فرقی نمی کند که زن یا مرد تا چه اندازه روی ظاهرشان حساس شده اند و تن به انواع گوناگون عمل های زیبایی می دهند تا آنجا که ایران قطب جراحی زیبایی بینی دنیا می شود و سالانه بیش از ۳۶ هزار ایرانی جراحی زیبایی با هزینه های گزاف می کنند... کار به همین جا ختم نمی شود. رواج آرایش های خاص بین ایرانیانی که به زیبایی در دنیا معروف شده اند، چشم روزنامه نگار های خارجی را هم به تعجب باز می کند.

اشپیگل آن لاین در گزارشی می نویسد: «سرزمینی که زنان اش از قرن ها پیش به دلیل زیبایی طبیعی شان زبانزد بوده اند گویا باور خود را به بی همتا بودن از دست داده اند.» فاکس نیوز به آرایش های هالیوودی موی مردان ایرانی اشاره می کند و آمارها رتبه شکنی ایران را در زمینه مصرف و خرید مواد آرایشی نشان می دهند. کار به جایی می کشد که بعضی آرایشگاه های مردانه به علت آرایش غیرمتعارف مشتریان توسط پلیس پلمپ می شوند و این قصه سردراز پیدا می کند و البته این سوال، آدم را قلقک می دهد: «چرا؟ چرا زنان و مردان سرزمینی که زیبایی شان زبانزده بوده و البته هنوز هست تا این حد به سمت استفاده از وسایل آرایشی، اعمال جراحی زیبایی و... رفته اند؟» آنچه می خوانید مروری است بر همین موضوع.

 

 

جلب توجه و تقلید

امروزه سن استفاده از لوازم آرایش، پایین آمده است. دختران نوجوان از سن ۱۵ سالگی و کمتر دوست دارند خود را بیارایند. وقتی دختر و پسر به سن بلوغ می رسند تمایل به جلب توجه جنس مخالف در آنها زیاد می شود. آنها از این راه سعی دارند که خیلی سریع دوران کودکی را پشت سر گذاشته به بزرگسالی برسند و نشان دهند که مستقل شده اند. آنها نمی دانند که جوانی خود زیبایی و طراوت به همراه دارد، بنابراین با استفاده از لوازم آرایشی سعی دارند زیباتر و جالب تر شوند.

در این سن، توجه به گروه همسالان بسیار زیاد است. نوجوانان به نوعی از هم تقلید می کنند. برای آنها نظر دوستان و قضاوت همسالان از همه چیز مهم تر است، بنابراین برای عقب نماندن از بقیه به آنها ملحق می شوند یا از اشخاص معروف به عنوان مثال (ورزشکاران، خوانندگان، هنرپیشگان) الگوبرداری و تقلید می کنند؛ مثلا مدل مو، صورت و ابروی خود را مانند فلان فوتبالیست یا هنرپیشه درست می کنند.

 

 

منع

از منظر روان شناسی، گاهی وقتی فرد را از چیزی منع می شود، بیشتر به آن سمت کشیده می شود. وقتی در خانواده ای سخت گیری و فشار بدون منطق و آگاهانه روی افراد از لحاظ پوشش و آرایش وجود دارد، فرد (مخصوصا جوان و نوجوان) به طور ناخودآگاه سعی می کند به هر طریقی قوانین را نقض کرده و به اصطلاح لجبازی کند. معمولا با اجبار نمی شود افراد را به کاری وادار کرد بلکه باید فرهنگ این مساله را به وجود آورد.

فرهنگ سازی در رفع این معضل بسیار مهم است. وقتی افراد عمیقا بپذیرند و باور کنند که کجا و چگونه بپوشند و آرایش کنند که شایسته تر باشد، خود، بدون زور و اجبار به آن عمل خواهند کرد. باید سعی کنیم آگاهانه و با منطق ارزش ها و زیبایی های واقعی فرزندانمان را در درون خانواده با آنها در میان بگذاریم.

 

 

کمک به اعتماد به نفس

یکی از دلایل آرایش زیاد، از لحاظ روانی کمبود اعتماد به نفس است. بسیاری از افراد احساس می کنند در صورت و بدن خود نقص و کمبودی دارند، بنابراین سعی می کنند با آرایش و حتی عمل های جراحی زیبایی آن را اصلاح کنند. احساس کمبود موجب می شود شخص به راه هایی متوسل شود تا این مساله را جبران کرده و اعتماد به نفس بگیرد. شاید اگر افراد جامعه بدانند یا از لحاظ روحی و ذهنی به این نتیجه برسند که شایستگی فرد، با توجه به توانایی های او سنجیده می شود و نه زیبایی، کمتر دچار مسایل این چنینی شده و سعی کنند با آرایش کمبود شخصیت خود را جبران کنند.

 

 

فرهنگ خودنمایی

خانواده، به خصوص پدر و مادر نقش اساسی در تربیت فرزندان دارند. اینکه پدر و مادر به فرزند خود آموزش می دهند تا چه طور در اجتماع ظاهر شود، بسیار مهم است. فرزندان از پدر و مادر خود یاد می گیرند.

وقتی در جامعه ای فرهنگ خودنمایی رو به افراط گذاشت، مسلما این نوع رفتار از پدران و مادران به فرزندان منتقل می شود. بچه ها از والدین تقلید می کنند.

همه انسان ها در ذات خود تمایل به خودنمایی و خودپرستی دارند اما وقتی به حد افراط می رسد، فاجعه به بار می آورد. مادری که با نوع آرایش و لباس پوشیدن سعی دارد به اصطلاح، چشم همه را خیره کند، خواسته و ناخواسته الگویی برای رفتار آینده فرزند خود خواهد بود.

 

 

شخصیت نمایشی

گاهی اوقات تمایل به آرایش فوق العاده زیاد و جلب توجه از اختلال شخصیت ناشی می شود که به آن اختلال شخصیت «نمایشی» می گویند. شیوع این اختلال در جامعه بین ۲ تا ۳ درصد بوده و در زنان قدری شایع تر است. این افراد رفتار نمایشی داشته و همیشه می خواهند در کانون توجه قرار گیرند. برای همین از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند. وقتی آرایش زیاد برای یک شخص به حد اعتیاد می رسد، به حدی که لحظه ای را نمی تواند بدون آرایش و یا نگرانی در مورد ظاهر خود سر کند، احتمال بیماری و اختلال شخصیت در این فرد زیاد است و نیاز به درمان دارد.

 

 

پیروی از مد

یکی از مسایل مهم دیگر در نوع آرایش و پوشش، پیروی از مد است. مد (به خصوص برای جوانان و نوجوانان) شیوه های لباس پوشیدن و آرایش کردن و رفتاری که از نظر دیگران شایسته و تایید شده، زیبا و عاقلانه است را نشان می دهد. مهم نیست آنچه که مُد است شما را زیباتر کند، فقط برای اینکه در جامعه و در بین دوستان پذیرفته باشید و در جامعه اُمُل به نظر نرسید، باید از مد پیروی کنید. وقتی شخصی گرفتار مد می شود، هیچ چیز نمی تواند به او ثابت کند آنچه که مد می شود لزوما شایسته فرهنگ و جامعه ما نیست بلکه یک فرهنگ وارداتی است که از سوی کشورها و جوامع پیشرفته برای رونق بازار اقتصادی و کالاهای شان ارایه می شود. جوانان ما اهمیتی نمی دهند که این مدل مو و یا آرایش را در کشورهای اروپایی متناسب با فرهنگ خودشان و در جای مناسب استفاده می کنند.

جوانان ما آن را مناسب همه جا، کوچه، خیابان، مدرسه، دانشگاه و محل کار می دانند. مسلما برای به روز بودن و مطابق روز رفتار کردن، مد دیروز زشت، مد فردا ناراحت کننده و مد روز نیک است. مد، موجب شباهت افراد از هر طبقه و سطح اجتماعی و اقتصادی می شود و به واقع نوعی تقلید است، یعنی تقلید ناشی از رقابت است و رفته رفته برابری ایجاد می کند. مد به خودی خود چیز بدی نیست، وقتی با فرهنگ، سنت ها و عرف جامعه هماهنگ باشد. مدی که از واردات کشورهای دیگر و مخصوص قشر خاص مثلا هنرپیشه ها و مدل ها و مانکن های آنها است، مناسب استفاده در سطح جامعه، محل تحصیل یا کار نیست.